30 KPI برای دیجیتال مارکتینگ
در مقاله 30 KPI برای دیجیتال مارکتینگ قصد داریم به مفهوم KPI و شاخص های مهم برای بازاریابی دیجیتال بپردازیم. KPI مخفف Key Performance Indicator و به معنای شاخص کلیدی عملکرد می باشد. شاخصهای کلیدی عملکرد در حوزۀ بازاریابی را میتوان به عنوان معیارهایی برای سنجش مسیر دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی در نظر گرفت. در واقع، این معیارها امکان اندازهگیری اقدامات و تلاشهای صورت گرفته را به ما میدهند و به نحوی راهنمای مسیر دستیابی به اهداف سازمان هستند.
اگر در هر مساله دیجیتال مارکتینگ مشکل و یا سوالی داشتید میتوانید با کارشناسان ما تماس بگیرید و از مشاوره رایگان ما بهره مند شوید.
KPI چیست؟
برای داشتن یک سازمان موفق ابتدا بایستی مشخص شود که سازمان چه اهدافی دارد؟ سپس چگونه میتوان پیشرفت در دستیابی به اهداف سازمان را اندازهگیری کرد؟ یک شاخص عملکرد یک ابزار اندازهگیری است که به صورت عددی نشان میدهد سازمان به چه اندازه به هدف خود نزدیک شده است یا اینکه مانعی در مسیر پیشرفت عملکرد وجود دارد یا خیر؟
30 شاخص کلیدی عملکرد در حوزه بازاریابی دیجیتال
30 شاخص کلیدی عملکرد در حوزه بازاریابی دیجیتال یا به عبارتی دیگر 30 kpi برای دیجیتال مارکتینگ به شرح زیر است.
1. نرخ تبدیل
آیا پیشرفتهای رسانههای اجتماعی شما دربارۀ مشتری آیندهنگر است؟ یا آیا اینکه تنها از روی کنجکاوی بر روی پُستهای شما کلیک میکنند؟ برای اندازهگیری میزان موفقیتآمیز بودن پیشرفتهای رسانههای اجتماعی، مسیرهایی را که به مشتری فعال منجر شده است، پیگیری کنید. نرخ تبدیل، نرخ بازگشت سرمایه واقعی بازاریابی رسانههای اجتماعی شما را نشان میدهد.
2. پیشرفتهای مناسب ماهانه
نظارت بر تعداد پیشرفت های مناسب که نشان میدهد آیا کمپین های بازاریابی به طور مؤثر روی مسیرهای هدفمند متمرکز شدهاند یا صرفاً ترافیکی است که چشمانداز سازمان نسبت به مشتریان را محقق نمیکند. بر همین اساس مشتریان دستهبندی میشوند که بر مبنای ظرفیت تبدیل شدن مخاطبان به مشتری فعال صورت میگیرد.
3. هزینۀ ایجادشده برای هر پیشرفت
هر بازاریاب باید از از این شاخص برای نظارت بر پیشرفتهای ایجاد شده استفاده کند. هزینه در هر پیشرفت، هزینۀ دستیابی به موقعیت جدید را نشان میدهد. چنانچه با معیار هزینه برای هر تغییر تکمیل شود، میتواند به ارزیابی فعالیتهای مختلف بازاریابی نظیر تلاش، زمان و منابع صرف شده برای پیشرفتهای جدید منتج شود. با خلاصهکردن زمان، منابع و هزینههای صرفشده برای فعالیتهای بازاریابی و مقایسه نتایج مرتبط با تعداد پیشرفتهای ماهانه میتوان از این شاخص استفاده نمود.
4. هزینۀ هر تبدیل (تغییر)
این شاخص نشان میدهد که چقدر هزینه برای دستیابی به پیشرفتهایی که مشتری به یک مشتری فعال(خریدار) تبدیل میشود، انجام شده است. در حالی که یک کمپین تبلیغاتی میتواند منجر به ایجاد پیشرفتهای زیادی شود، اغلب تنها کمتر از 2% از آن منجر به خرید مشتری میشود. چنانچه هزینۀ هر مشتری فعال کمتر از ارزش عمر مشتری باشد، استراتژی بازاریابی به جای سوددهی، منابع را هدر میدهد.
5. میانگین زمانی تبدیل
نظارت بر زمان لازم برای تبدیل کاربران به خریدار، اثربخشی فرایند فروش را نشان میدهد. چنانچه مدت زمان تبدیل بیش از حد طولانی باشد، ممکن است چشمانداز شرکت مزیت خود را در خدمات یا کالاها از دست بدهد و در نهایت بازار را به رقیب واگذار کند.
6. اندازۀ مخاطبان مدیریت شده
بر تعداد دنبال کنندگان هر کانال در هر ماه برای مشاهده نمودن اینکه آیا مخاطبان شما متعهد هستند، نظارت کنید. افزایش دنبال کنندگان نشانۀ این است که پست های رسانههای اجتماعی شما به مرور زمان توجه و تعهد افراد جدیدی را به خود جلب کرده است.
7. نرخ نگهداری
این شاخص بازاریابی تعداد مشتریانی را نشان میدهد که از یک دورۀ طولانی از محصول شرکت استفاده کردهاند و خریدهای مکرر انجام دادهاند. با نظارت بر نرخ نگهداری میتوان میزان رضایت مشتریان را سنجید. علاوه بر این، میتوان ارزیابی کرد که آیا حمایت مشتری و تجربۀ کاربر به ایجاد و نگهداری مشتری کمک میکند یا خیر؟
8. نرخ فرسایش
از این معیار برای اندازهگیری میزان مشتریانی که دیگر از محصولات یا خدمات شرکت استفاده نمیکنند، بهره گرفته میشود. افزایش نرخ فرسایش ممکن است نشانهای از تجربه کاربری نامطلوب یا عملکرد خدماتی ضعیف باشد.
9. امتیاز خالص ترقیدهنده
چگونه یک مشتری پس از خرید محصول یا خدمت شرکت را به یک دوست معرفی میکند؟ مطابق شبکۀ ترقیدهندۀ ویژه به مشتریان امتیاز داده میشود و به سه دسته تقسیم میشوند.
نخست، کسانی که به شرکت وفادار هستند و محصولات یا خدمات شرکت را نزد دیگران تحسین میکنند و فروش شرکت را بهبود میبخشند.
دوم، آنهایی که از محصول یا خدمت راضی هستند، اما احساس تعهد ندارند و با دیدن محصول یا خدمت بهتر به سمت آن میروند.
سوم، مشتریانی که ناراضی هستند و اطلاعات منفی در مورد شرکت و محصولاتش به دیگران میدهند که میتواند به تصویر برند شرکت آسیب بزند.
10. ترافیک ماهانۀ وبسایت
با نظارت بر تعداد بازدیدها از صفحۀ اصلی، قیمتگذاری، وبلاگ و … میتوان به یک ارزیابی مناسب از روند پیشرفت شرکت در مسیر دستیابی به اهداف رسید.
11. رجوع در مقابل بازدیدکنندگان جدید
با ارزیابی میزان بازدیدکنندگان در حال بازگشت میتوان دید که مخاطبان وبسایت چقدر به شرکت و محصولات آن وابسته هستند. به عنوان مثال، نرخ بازگشت پایین در صفحۀ وبلاگ ممکن است نشانگر این باشد که محتوای وبلاگ به اندازۀ کافی قانعکننده نیست که افراد برای اطلاعات بیشتر مجدداً به آن رجوع کنند.
12. نرخ تعهد
این معیارهای رسانههای اجتماعی تعداد افرادی را نشان میدهد که به طور فعال با پستهای شما در ارتباط هستند. آن را به عنوان درصدی از تعداد کل دنبال کنندگان خود اندازهگیری کنید.
13. بازدیدهای هر کانال
درک منابع ترافیکی ورودشونده به تعیین میزان سودآوری کانالهای بازاریابی کمک میکند. چنانچه اخیراً کمپین تبلیغاتی هزینهبری را اجرا کرده باشید، میتوانید با بررسی میزان ترافیک، عملکرد آن را ارزیابی کنید.
14. میانگین زمانی حضور در صفحۀ سایت یا شبکۀ اجتماعی
این معیار از اهمیت ویژهای برای ترافیک جستجوی ارگانیک برخوردار است، چونکه google صفحات را براساس ارتباط آنها رتبهبندی میکند. چنانچه یک بازدیدکنندۀ وبسایت را بلافاصله پس از ورود ترک کند، موتورهای جستجو میدانند که محتوای مشاهده شدۀ آن چیزی نیست که به دنبال آن بودند. هر چه میانگین زمانی حضور در وبسایت بالاتر باشد، به احتمال زیاد در نتایج جستجو رتبۀ خوبی کسب خواهد شد و بازدیدکنندگان بیشتری را به سمت وبسایت هدایت میکند.
15. نرخ تبدیل وبسایت
ممکن است از یک صفحه هزاران بار بازدید شود، اما اگربه مشتری تبدیل نشود، هیچ استفادهای در جهت هدایت ترافیک پولی به این سایت وجود ندارد.
اگر می خواهید درباره نرخ تبدیل بیشتر بدانید حتما مقاله زیر را مطالعه نمایید.
16. نرخ تبدیل برای محتوای دعوت به اقدام
چنانچه صفحات وب یا محتوای آن را برای دعوت به اقدام(خرید محصول یا خدمت) ایجاد کرده باشند، اندازهگیری نرخ تبدیل در این زمینه یکی از ضروریات است. این معیار بازاریابی هنگامی بسیار مفید است که از کمپینهای خرید با هر کلیک جهت هدایت ترافیک به صفحات خاص استفاده شده باشد. با مقایسۀ هزینۀ هر تبدیل و ارزش عمر مشتری میتوان پایداری محتوایCTA را ارزیابی کرد.
17. نرخ Click-through در صفحات وب
این شاخص نشان میدهد که تا چه اندازه اقدامات سایت توانسته است توجه مردم را جلب کند و سبب شده است آنها برای اطلاعات بیشتر کلیک کنند. این ممکن است یک دکمۀ CTA یا یک لینک مرتبط به سایر مطالب باشد که بالا رفتن آن برای شرکت بسیار مطلوب است.
18. صفحات در هر بازدید
آیا بازدیدکنندگان وبسایت پس از رسیدن به سایت پرش میکنند یا اینکه علاقهمند میشوند و بیشتر میمانند؟ این شاخص نشان میدهد که آیا ناوبری سایت براساس روش منطقی تنظیم شده است و دربردارندۀ ارتباط اقناعی برای اقدام(خرید) است. علاوه بر این، میتوان مشاهده نمود که آیا بازدیدکنندگان به سمت محتوای سایت جذب میشوند؟ به این معنی که احتمال بازگشت آنها بالا است.
19. پیوندهای ورودی به وبسایت
پیوندهای باکیفیت از صفحات اینترنتی دارای رتبۀ بالا را بسنجید. تعداد پیوندهای ورودی نشان میدهد که محتوای سایت تا چه اندازه در سایتهای دیگر به اشتراک گذاشته شده است. همچنین میتواند نشان دهد که آیا شرکت در این زمینه و صنعت موردنظر متخصص است یا خیر؟
20. نرخ بازگشت سرمایۀ رسانههای اجتماعی
یک فرمول برای اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایۀ رسانههای اجتماعی پیدا کنید. شما میتوانید انتخاب کنید که دربرگیرندۀ بودجۀ بازاریابی در رسانههای اجتماعی، حقوق و دستمزد کارکنان، هزینههای توسعه و طراحی و غیره نیز باشد یا خیر.
21. اقتدار صفحۀ اینترنتی
اقتدار بالای صفحۀ اینترنتی کمک میکند که محتوا و مطالب در نتایج موتور جستجو دارای جایگاه مناسبی باشند. با ابزارهایی نظیر Moz و SEMRush میتوان بر رتبۀ صفحۀ اینترنتی یا وبسایت نظارت کرد.
22. رتبۀ صفحۀ اینترنتی گوگل
این معیار از طریق گوگل با استفاده از الگوریتمهای مختلف به محاسبۀ میزان اهمیت صفحات اینترنتی میپردازد. این معیار مبتنی بر کیفیت و کمیت پیوندهای ورودی است که کاربر را به یک صفحۀ اینترنتی خاص هدایت میکند.
23. واژگان کلیدی در 10 مورد برتر SERP
وقتی که مردم در گوگل جستجو میکنند، بندرت اتفاق میافتد که از صفحۀ دوم نتایج جستجو عبور کنند. در حقیقت، دیدن نمودن از صفحات بعد از صفحۀ اول هر بار به میزان قابل توجهی کاهش پیدا میکند. از این رو، نظارت نمودن بر واژگان کلیدی موجود در بین 10 گزینۀ برتر میتواند مبنایی برای ارزیابی عملکرد سئو باشد.
24. رتبهبندی افزایش واژگان کلیدی موردنظر
در انتهای هر ماه، چگونگی تغییرات رتبهبندی واژگان کلیدی مورد نظارت قرار گیرد. تعداد افزایشها و کاهشهای مرتبط با واژگان کلیدی باید مورد پیگیری قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که استراتژی سئو در مسیر اهداف موردنظر قرار دارد.
25. نرخ تبدیل هر واژۀ کلیدی
keywordها یا اصطلاحا واژگان کلیدی می توانند به تنهایی چند جایگاه از 30 kpi برای دیجیتال مارکتینگ را به خودشان اختصاص دهند.
چنانچه یک واژۀ کلیدی را پیدا کنید که تعداد قابل توجهی از مشتریان فعال را به خود جذب کرده است، میتوان گفت یک معدن طلای واقعی را کشف کردهاید. این به معنی آن است که واژۀ کلیدی مخاطبهای بسیاری از مخاطبهای هدف را به خود جذب کرده است. چنانچه یک واژۀ کلیدی از نرخ تبدیل بالایی برخوردار باشد، واژگان کلیدی مرتبط را میتوان پیدا کرد و بر مبنای آن محتوا ایجاد نمود.
برای رسیدن به این kpi ها یکی از موارد ضروری داشتن لندینگ پیج یا صفحه فرود مناسب است. اگر می خواهید درباره آن اطلاعات بیشتر کسب کنید حتما مقاله ۸ نکته مهم در طراحی لندینگ پیج را مشاهده کنید.
26. تعداد واژگان کلیدی خاص که ترافیک ایجاد میکنند
یک منطق ساده وجود دارد که هر چه واژگان کلیدی با رتبۀ بالاتری وجود داشته باشند، میزان ترافیک بیشتر خواهد بود. بر این معیار سئو به عنوان یک روند ماهانه باید نظارت کرد تا بتوان مشاهده کرد آیا جدیدترین واژگان کلیدی به ترافیک بیشتر منجر شدهاند یا خیر.
27. حجم ترافیک محتوای ویدئویی
با تبدیل شدن فزایندۀ ویدئو به یک قالب در بازاریابی دیجیتال، بایستی آن را در استراتژی سئو مورد تأکید قرار داد. مطالعات نشان دادهاند که ویدئوها بیش از 50 برابر بیشتر در صفحۀ اول نتایج موتور جستجو به عنوان نتایج ترکیبی نمایش داده میشوند.
28. پیشرفتها و تبدیلهای تبلیغات
بر تعداد پیشرفتها و تبدیلهای ماهانه از تبلیغات هزینۀ هر کلیک به عنوان درصدی از نتایج کلی نظارت شود. به این ترتیب، یک نمای کلی از عملکرد بازاریابی بدون پرداخت به دست می آورید.
29. هزینۀ هر دستیابی و هزینۀ هر تبدیل
از آنجایی که دستیابی به پیشرفتها و مشتریان از طریق تبلیغات هزینۀ هر کلیک میتواند بسیار گران باشد، نظارت بر بازگشت سرمایه بسیار مهم است. این موضوع آنچنان مهم است که حتی ممکن است شرکت مجبور شود آن را در کنار سایر شاخصهای کلیدی عملکرد مالی درج کند.
30. رسانههای اجتماعی
آخرین مورد از 30 KPI برای دیجیتال مارکتینگ بحث رسانه های اجتماعی می باشد.
از اهداف اصلی شرکتها از حضور در رسانه های اجتماعی میتواند این باشد که با حضور در اینگونه رسانهها میتوان آگاهی خود را از محیط افزایش داد. آیا افراد بیشتری در شبکههای اجتماعی با شرکت ارتباط برقرار میکنند؟
تلاشها در رسانههای اجتماعی بایستی بر دو ایدۀ اصلی متمرکز باشد. ایجاد یک جامعۀ درگیر و تبدیل آنها به مشتری و استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد رسانهای برای تثبیت مسیر درست عملکرد بازاریابی.
درباره رایانیتا
رایانیتا ارائه دهنده انواع خدمات طراحی وبسایت، اپلیکیشن و دیجیتال مارکتینگ!
سایر نوشته های رایانیتا
دیدگاهتان را بنویسید