ریبرندینگ چیست و اصول آن
در این مقاله از رایانیتا می خواهیم به موضوع ریبرندینگ چیست و اصول آن بپردازیم. فرض کنید شما صاحب خانه ای هستید که روزی یکی از بهترین خانه ها در شهر بود. اما مدت ها است که قدیمی شده است. به قدری قدیمی شده است که می تواند دوباره ساخته شود. در غیر این صورت بر روی سر شما خراب می شود.
حال دو راه دارید. یا خانه خود را خراب کنید و آن را مدرن کنید. یا اگر به قدیمی علاقه دارید دستی بر روی آن بکشید و بازسازی کنید.
این دقیقاً شرایطی است که یک برند گاهی اوقات با آن روبرو می شود. باید به دلیل تغییر شرایط یا ماندن در بازار تغییر کند!
این مقاله در مورد ریبرندینگ است. آیا این بدان معناست که ما باید بفهمیم برندسازی مجدد چیست؟ چرا شرکت ها برندسازی مجدد می کنند؟ و تغییر نام تجاری چگونه کار می کند؟ با ما در ادامه مقاله ریبرندینگ چیست و اصول آن همراه باشید.
ریبرندینگ چیست؟
قبل از تعریف ریبرندینگ ، تعریف مشترکی از یک برند داشته باشیم. سپس به سراغ ریبرندینگ یا همان تغییر نام تجاری برویم.
برند تجاری شامل تمام احساسات ، ویژگی ها و مفاهیمی است که به یک نام گره خورده است. لوگو ، رنگ ، شعار ، صدا و طرح از جمله رایج ترین در ظاهر هستند. اما در کل برند وجود ندارد. هر نوع ارتباط با مشتری فراتر از معامله ، خرید و فروش ، حس انتقال ، تلاش برای پذیرش مسئولیت اجتماعی در یک منطقه خاص و غیره بخشی از نام تجاری محسوب می شود.
بنابراین یک برند موفق تصویر ذهنی خوبی در ذهن مردم دارد که آن را از رقبا متفاوت می کند. اکنون اگر یک برند تجاری بخواهد آن تصویر را بهبود ببخشد. ریبرندینگ انجام می دهد. بنابراین:
تغییر نام تجاری (ریبرندینگ) به معنای بازسازی یک تصویر تجاری در ذهن مشتری با هدف بهبود یا جلوگیری از بدتر است.
بنابراین در یک ریبرندینگ، سعی می کنیم با تغییر عناصر هویت بصری ،نام ، رنگ ، لوگو ، طرح و پیام هایی که ارائه می دهیم. مانند استراتژی برند ، ارزش ها ، ماموریت ، چشم انداز ، هدف ، تصویری که در ذهن افراد ایجاد می شود را تغییر دهیم.
چرا مشاغل ریبرندینگ می کنند؟
در پاسخ به این سوال که چرا برندها، ریبرندینگ می کنند. می توانیم لیست طولانی دلایل را داشته باشیم. اما پشت همه این دلایل ، دو عامل اصلی وجود دارد:
- آنچنان که فکر می کردیم خوب نیست. (تغییرات داخلی و نام تجاری نامناسب در گذشته)
- جهان در حال تغییر است. (تغییرات خارجی)
حال نگاهی به این دو عامل بیاندازیم:
1- ریبرندینگ به دلیل تغییرات داخلی یا نام تجاری اولیه ضعیف
بیشتر مشاغل یا استارتاپ ها آن طور که باید به برندینگ توجه نمی کنند. دلیل آن نیز روشن است زیرا هیچ کس در طراحی و انتخاب لوگو وقت تلف نمی کند. در استراتژی برند دقت زیادی ندارد. در مقایسه با کارهای سختگیرانه تری مانند یافتن سرمایه گذار و ارائه محصول یا خدمات به مشتری اصلی است.
ما می دانیم که برندینگ بسیار مهم است. همه چیز باید عالی پیش رود ، اما این اغلب اتفاق نمی افتد. در چنین شرایطی ممکن است تجارت بزرگ تر از آنچه انتظار داشتند بزرگ شود. مسیر خود را تغییر دهد ، ذهنیت مشتری را با آنچه در ابتدا می خواستند. هر چیز دیگری که در ابتدا فکرش را نکرده بودند تغییر دهد.
معمولاً هر کسب وکاری که از کوچک به متوسط به بزرگ رشد کند. مجبور به ریبرندینگ می شود. چندین دلیل دیگر را می توان ذکر کرد که نوعی تغییر داخلی کسب و کار است. مانند ادغام دو شرکت ، تغییر محصول یا تغییر مدل بازاریابی و فروش موجب این اتفاق می شوند.
برای ایجاد یک لندینگ عالی و موثر عناصر مهم بسیار زیادی هستند که باید با توجه پرسونای مخاطب از آنچه مشتریان شما می خواهند و نیاز دارند به خاطر بسپارید. همچنین رعایت تمامی نکات نیز کار چندان ساده ای نیست. پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را از دست ندهید.
2- ریبرندینگ به دلیل تغییر شرایط خارجی و رقبا
دنیای اطراف ما دائماً در حال تغییر است. کسب و کاری که خودشان را بروز نمی کنند محکوم به شکست هستند. در اینجا ما با برندهایی که ریشه اصلی بودن و قدمت زیادی دارند کاری نداریم. مانند برندهایی که اصرار دارند تبلیغات خود را تأسیس کنند. با این حال ، این برندها در نهایت باید تغییر کنند.
بسیاری از شرکت ها فقط برای ایجاد جذابیت بیشتر ، برای برقراری ارتباط با رقبا و همگام شدن با آخرین ترند طراحی و تبلیغات ، بریبرندینگ جزئی فقط در هویت بصری را اعمال می کنند.
به عنوان مثال ، این احتمال وجود دارد که شرایط تغییر کند. مزیت رقابتی که شعار تجاری روی آن ایجاد شده است دیگر یک مزیت رقابتی نباشد. یا اینکه باید رقبا تغییراتی ایجاد کنیم و سطح خود را بالا ببریم زیرا رقبا حرف جدیدی برای گفتن دارند. در دنیای امروز ، بدون ریبرندینگ در زمان مناسب ، نام تجاری ضعیف می شود.
تست برند و مقاومت در برابر ریبرندینگ
یک نمونه خوب از مقاومت در برابر برندینگ ، آزمایش برند قدیمی است. با ورود رقبا به بازار ، نام تجاری ضعیف و ضعیف تر می شود. در رکود اقتصادی اخیر ، خبر تعطیلی احتمالی کارخانه منتشر شد. اگرچه ضعف های مدیریتی و مشکلات اقتصادی به کاهش فروش برند آزمایشی کمک کرده است. اما حداقل یک برندسازی صحیح در طول سال ها می تواند به ادامه آن کمک کند.
بنابراین گاهی اوقات امکان فرار از ریبرندینگ وجود ندارد. بهتر است مدیران برند به جای از دست دادن سهم بازار ، برند خود را در زمان مناسب بازسازی کنند.
مراحل موفقیت در ریبرندینگ چیست؟
در صورت اجرای برنامه ای ، خطر تغییر ساختار نام تجاری کاهش می یابد. زیرا تغییر ساختار نام تجاری می تواند به انداز تغییر لوگو یا به اندازه تغییر در کل استراتژی برند و بازاریابی باشد! به همین دلیل ، با فرض تغییر نام تجاری کلی ، مراحل زیر را در نظر می گیریم.
1- تعیین هدف و شاخص های ریبرندینگ
اگر برند فعلی مشکلی نداشته باشد. شاخص های کلیدی درآمد روند خوبی را نشان دهند. دیگر نیازی به ریبرندینگ نیست. برخی از مشاغل بدون دلیل نام تجاری جدیدی دارند و اگر از آن ها بخواهید که چرا این کار را انجام می دهید ، دلیل قانع کننده ای ندارند.
دلایلی مانند تغییر مدیر عامل و دخالت در سلیقه شخصی ، پوشش بحران های روابط عمومی ، نقاط ضعف در زمینه هایی غیر از مارک تجاری و … دلایل متداولی است که منجر به تصمیم اشتباه برای تغییر نام تجاری می شود.
تنها در صورت ریبرندینگ ، دلیل محکمی در پشت آن وجود دارد. اگر ارزش این را ندارد که به خطر بیفتید و هزینه آن را بپردازید. اما اگر دلایل قانع کننده ای برای بازسازی نام تجاری وجود دارد. اهداف تعیین کنید و معیارهایی را برای اهداف تعیین کنید.
2- تحقیقات بازار را شروع کنید
انجام تحقیقات بازار به اطمینان از واقعی بودن مسئله شناسایی شده کمک می کند. ممکن است فکر کنید این به دلیل بازخورد غلط است. اما چنین چیزی در ذهن مردم وجود ندارد. در حین تحقیقات بازار ، بفهمید چه کسی از شما و از رقبا خرید می کند. مقایسه این اطلاعات و اطلاعات شخصی به شما کمک می کند تا بازار هدف را شناسایی کرده و نیازهای مشتریان خود را پیدا کنید.
3- نگارش برنامه ریبرندینگ
وقتی می خواهیم بفهمیم مشکل چیست یا برای چه هدفی قرار است ریبرندینگ انجام شود. وقت آن است که برنامه ریزی کنیم. برای این کار ابتدا مشخص کنید که برندسازی شما کامل است یا جزئی. بنابراین تفاوت این دو چیست؟
اگر چشم انداز ، مأموریت ، ارزش ها و استراتژی های تجاری شما تغییر کند ، نام تجاری مجدد شما کاملاً جزئی و در غیر این صورت جزئی است.
توجه داشته باشید که هرچه ریبرندینگ گسترده تر باشد. هرچه برند تغییر بیشتری کن ، هزینه آن بیشتر و ریسک آن بیشتر می شود. به عنوان مثال ، وقتی هویت بصری برند به حدی تغییر می کند که هیچ ارتباطی با نسخه قبلی ندارد. باید مدت ها به مشتریان یادآوری کنید که همان برند است. اما در ظاهر جدید این هزینه برای شما خیلی زیاد خواهد بود.
در این مرحله ، برنامه ای برای تغییر بنویسید.
- چه زمانی از برند جدید رونمایی می شود؟
- چه مدت طول می کشد تا هر قسمت از هویت بصری ، وب سایت ، تیزر تغییر نام تجاری و غیره دوباره طراحی شود؟
- هزینه تمام مراحل چقدر خواهد بود؟
پس از تحقیق و برنامه ریزی ، سند برند را تهیه کنی. آن را در دسترس هر کسی یا هر کسی که در این روند درگیر است قرار دهید. طراح لوگو ، طراح وب ، تبلیغ دهنده و غیره برای رسیدن به اهداف کار خواهند کرد.
لوگو ها در هر کسب و کار و شرکتی نقشی ضروری دارند. یک لوگو با طراحی حرفه ای نه تنها شرکت شما را از بقیه متمایز می کند. بلکه لوگو باعث ارتقا وجهه برند شرکت شما در بازار می شود. پیشنهاد می کنیم برای آشنایی با مزایای طراحی و استفاده از لوگو حرفه ای مقاله زیر را حتما مطالعه نمایید.
4- طراحی مجدد هویت بصری
در این مرحله بهتر است با کمک متخصصان به جلو حرکت کنید. اگر برای صرفه جویی در هزینه برای طراحی مجدد نام تجاری قبلی خود عجله داشتید ، اکنون ارزش آن را دارد که برای یک برند قوی تر هزینه کنید.
برای طراحی هویت بصری به نکات زیر توجه کنید.
نام برند
انتخاب نام تجاری یکی از حساس ترین مراحل در تغییر نام تجاری است. تغییر آن برای کسب و کار شما بسیار هزینه بر است. بنابراین تغییر نام به هیچ وجه توصیه نمی شود. تغییر نام فقط در صورتی که نام فعلی باعث سوتفاهم مشتریان در مورد چیزی منفی شود. گاهی اوقات تغییرات جزئی در نام یا استفاده از همان نام و قافیه بهتر از تغییر نام کلی است.
لوگو
شما ممکن است به عنوان بنیان گذار یا عضو کسب و کار ، لوگو فعلی را دوست داشته باشید. اما مشتریان این کار را نمی کنند. البته ، گاهی اوقات یک به روزرسانی کوچک می تواند لوگوی شما را مدرن نشان دهد. بنابراین آن را از دست ندهید و مشتری شما آن را دوست دارد. مهم ترین شاخص های لوگو خوب عبارتند از:
- ساده: افزودن چندین علامت و قرار دادن همه چیز در لوگو فقط باعث بدتر شدن آن می شود. با محبوبیت بیشتر کسب و کار ، آن ها می توانند لوگو های ساده تری را انتخاب کنند.
- سازگاری: در بیشتر مشاغلی که به طراحی لوگو اهمیت نمی دهند. یکی از معایبی که ممکن است به زودی ظاهر شود، ناسازگاری لوگو است. به عنوان مثال ، ممکن است بخواهید از یک لوگو در یک تبلیغ استفاده کنید. اما رنگ یا جزئیات بیش از حد از لوگو ، ظاهر شدن در طرح را دشوار می کند. یا به نظر می رسد یک عنصر اضافی است. اگر مجبور به تغییر رنگ شوید ، آرم شما خرد می شود. این ها نشانه هایی از یک آرم ناسازگار است.
- مناسب برای محصول ، مخاطب و بازار:فرض کنید استارتاپی که با سرویس کامیون شروع می شود. پس از مدتی ، خدمات مسافرتی را ارائه می دهد. اگر شرکتی در یک استان فعالیت می کرد. لوگو مطابق با فرهنگ و محیط آن منطقه طراحی شده بود. اکنون در سراسر کشور خدمات ارائه می دهد ، پس باید لوگو تغییر کند.
پالت رنگ جدید
برخی از برندها آنقدر در تعریف رنگ ها موفق هستند که رنگ استفاده شده به تنهایی می تواند برند را به مخاطب یادآوری کند. در واقع ، آن ها روانشناسی رنگ را به خوبی می دانند. با تجزیه و تحلیل رنگ سایر رقبا ، آن ها توانسته اند رنگ منحصر به فردی را انتخاب کنند که با هویت نام تجاری کلی آن ها مطابقت داشته باشد.
تایپوگرافی
تایپوگرافی به اندازه لوگو حساس نیست. اما بهتر است از کمک متخصصان استفاده کنید. گاهی اوقات فقط انتخاب فونت خوب از بین قلم های موجود است. گاهی اوقات داشتن یک فونت سفارشی باعث می شود نام شما در ذهن شما باشد.
دیدگاهتان را بنویسید