تاثیر هوش بازاریابی بر جذب مشتری
در این مقاله از رایانیتا می خواهیم به بحث تاثیر هوش بازاریابی بر جذب مشتری بپردازیم. امروزه بازاریابان می توانند از حجم زیادی داده استفاده کنند. این داده ها نه تنها بینش کلی نسبت به مخاطب فراهم می کند. بلکه بازاریاب را قادر می سازد تا تجربه کاربری بهتری را ایجاد کرده. خدمات فوری مشتری را که مصرف کنندگان امروزی تقاضا می کنند، ارائه دهند.
خدمات فوری مشتری از طریق هوش مصنوعی و سایر اطلاعات بازاریابی می تواند به برندها کمک کند تا تبدیل شوند و وفاداری ایجاد کنند. تعامل مشتریان با برندی که سریعا پاسخ می دهد. حتی اگر هزینه بیشتری داشته باشد یا دارای هشدارهای دیگری مانند انتخاب یا مکان باشد، بسیار بیشتر است.
نفوذ فزاینده فناوری بر مصرف گرایی خواستار بازاریابی هوشمندانه تری است. تعاملات مصرف کننده با شرکت ها به دلیل استفاده بیشتر از فناوری به طور مداوم در حال تغییر است. برای همگام شدن با تغییرات، درک مصرف کننده به روش های تحلیلی فعلی نیاز دارد. از نقاط داده استفاده می کنند تا رفتار و تعامل با محصول یک شرکت آشکار شود.
تحقیقات بازاریابی بدون شک پایه و اساس برنامه تجاری هر شرکت، کشف بینش در مورد مصرف کنندگان و تولید فروش احتمالی است. همانطور که فناوری جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در دوره احیای هوش مصنوعی پیشرفت می کند. روش های بازاریابی شرکت نیز باید به کار گرفته شوند. در نتیجه منابع دیجیتالی جدید را به طور موثر مورد استفاده قرار دهند. مقادیر بیشتر و گسترده تر داده های موجود در اختیار شرکت ها، فرصت ها و چالش های جدیدی را برای بازاریابان فراهم می کند تا در مورد مصرف کنندگان خود اطلاعات کسب کنند و منجر به تولید شوند. با ما در ادامه مقاله تاثیر هوش بازاریابی بر جذب مشتری همراه باشید.
هوش بازاریابی چیست؟
سطح بعدی تحقیقات بازاریابی، هوش بازاریابی است. هوش بازاریابی به عنوان مدیریت داده های مصرف کننده دیجیتال، از جمع آوری تا تجزیه و تحلیل، برای ایجاد یک چشم انداز جامع در مورد مصرف کننده، به منظور نتیجه گیری برای تصمیمات بازاریابی تعریف شده است.
در طول تاریخ بازاریابی، تحقیق و تجزیه و تحلیل در یافتن و استفاده از فرصت های موجود در بازارهای تجاری بسیار مهم بوده است. تحقیقات بازار در سال 1900 از نظر زمان و مقیاس محدود به پرسشنامه حضوری و کیفی بود. اما امروزه، تحقیقات بازاریابی با یک مشتری متمرکز بر دیجیتال و علاوه بر این، ابزارهای جدید فن آوری برای مدیریت داده ها تکامل یافته است. شکاف بیشتر فناوری که قبلا در تعاملات اجتماعی و عادات تجاری مصرف کنندگان ایجاد شده بود. اکنون با توانایی ردیابی فعالیت آنلاین دقیقا از طریق توسعه فناوری حتی هوشمندتر، یعنی هوش مصنوعی، در حال کاهش است.
اهداف و روند هوش بازاریابی
یک هوش موفق بازاریابی به سوالات مشخصی در مورد مشتریان و رقبای فعلی و بالقوه پاسخ می دهد. به شرکت در تعیین اهداف داخلی کمک می کند. سوالاتی که هوش بازاریابی می تواند به آن ها پاسخ دهد شامل موارد زیر است:
- شرکت باید منابع بیشتری را در کجا اختصاص دهد؟
- بعد باید به کدام بازارها نفوذ کند؟
- آیا الگوهایی برای خرید بهترین مشتری های وجود دارد؟
- چه محصولاتی می تواند به صورت متقابل برای مشتریان فعلی عرضه شود؟
- شرکت در کدام بخش های جمعیتی می تواند محصولات جدید و موجود را تحت فشار قرار دهد؟
در حالی که هیچ برنامه مشخصی برای چگونگی جمع آوری اطلاعات شرکت ها از بازار وجود ندارد. بسیاری از آن ها این کار را با انجام انواع مختلف تجزیه و تحلیل سطح بالا انجام می دهند. شرکت ها اغلب فراموش می کنند که مشتریان منبع بالقوه داده ای هستند. مشاغل کوچک می توانند فرایندهایی را برای حفظ لیست مشتریان و نوعی برنامه بازخورد مشتری برای جمع آوری اطلاعات مشتری به روشی موثر و تا حد زیادی ارزان تنظیم کنند.
اگر شرکت شما به اندازه کافی بزرگ باشد. ممکن است بتوانید یک تحلیلگر اطلاعات بازار استخدام کنید. به عنوان یک متخصص، تحلیلگر می تواند با برقراری ارتباط با تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، مشتریان و سایر افرادی که در ایجاد و توزیع محصولات یک شرکت درگیر هستند، تصویر متنوع تری از بازار ایجاد کند. پس از پردازش این اطلاعات، مشاغل می توانند از آن برای تصمیم گیری مهم استفاده کنند. از جمله تعیین فرصت بازار و ایجاد معیارهای توسعه بازار.
دراپ شیپینگ یکی از جدیدترین و سریع ترین روش کسب درآمد از اینترنت در حال حاضر است. اما دقیقا دراپ شیپینگ چیست و چه کاری انجام می دهد؟ مزایای آن چیست؟ پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی بیشتر با این موضوع مقاله زیر را از دست دهید.
اعتماد تجربه مشتری به هوش بازاریابی
تجزیه و تحلیل مشتری در رابطه با بازاریابی مزایای زیادی هم برای مشتری و هم برای سازمان دارد. بیش از نیمی از مشاغل شاهد افزایش حفظ و وفاداری مشتری هستند. زیرا از تجزیه و تحلیل مشتری استفاده می کنند. بخش عمده ای از این امر به این دلیل است که می توان از تجزیه و تحلیل و داده های مشتری برای شخصی سازی تجربه برای مشتری استفاده کرد. این احتمال را وجود دارد که آن ها نه تنها دوباره بخرند بلکه در وهله اول خرید کنند.
نمونه اصلی بازاریابی شخصی در مقیاس در یک زمینه تجارت الکترونیکی آمازون است. در حالی که کاربران به تعامل با غول تجارت الکترونیکی ادامه می دهند. توصیه های موجود در صفحات مختلف در سراسر سایت بیشتر مشخص می شود. آمازون همچنین شروع به هشدار دادن در مورد محصولات جدید مورد علاقه مشتریان و همچنین لیست های ایمیل یا هدایایی می کند که در دسته های مورد علاقه مشتری قرار می گیرند.
تجربه بهتر ناشی از هوش بازاریابی به یکی از با ارزش ترین استراتژی های فروش و بازاریابی برای بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است. وقتی نوبت به تجربه های آنلاین می رسد، انتظارات مصرف کنندگان بسیار زیاد می شود. آن ها انتظار دارند كه سطحي از شخصيت باعث به هم ريختن تمام شلوغي شركت هايي شود كه براي زمان، توجه و هزينه خود رقابت مي كنند. به همین دلیل برای بازاریابان بسیار مهم است که با استفاده از روش های موجود هوش بازاریابی برای شخصی سازی تجارب مخاطبان الکترونیکی، اطلاعات بیشتری در مورد مشتریان کسب کنند.
انواع روش های هوش بازاریابی
امروزه بازاریاب ها از انواع مدل های اندازه گیری استفاده می کنند. برای درک بهتر مصرف کنندگان خود فناوری هایی را توسعه می دهند. این شامل:
1- هوش مصنوعی
هوش مصنوعی به انسان های پشت برند کمک می کند و جایگزین آن ها نمی شود. چت بات ها نمونه کاملی از چگونگی کمک بازاریابی هوش مصنوعی به بازاریابان است. سریع تر به مشتریان بیشتری پاسخ می دهند. به آن ها وقت و منابع بیشتری می دهد تا شخصا به مشتریانی که نیازهای پیشرفته دارند کمک کنند.
به عنوان مثال، اگر مشتری به برچسب برگشت احتیاج داشته باشد. یک چت بات احتمالا می تواند به تنهایی و بدون دخالت انسان این کار را انجام دهد. علاوه بر این، استفاده از هوش مصنوعی در این مورد مشتری را آزار نمی دهد. زیرا هدف نهایی وی دریافت برچسب برگشت و بازپرداخت برای یک مورد است.
با این حال، اگر کسی درخواست ظریف تری مانند درخواست اتاق هتل برای یک فرد معلول داشته باشد. تعامل انسانی بسیار مهم است. زیرا ممکن است بیش از یک پاسخ بله و خیر باشد. با آزاد سازی منابع خدمات مشتری مشتری با استفاده از هوش مصنوعی برای درخواست های اساسی، شرکت ها قادر به کمک به مشتریان حساس تر در زمانی هستند. داشتن تجربه شخصی با انسان دیگر مهم در حفظ طولانی مدت و همچنین توصیه ها است.
2- اندازه گیری بازاریابی واحد
تجارب خودکار با هوش مصنوعی می تواند به بازاریابان اطلاعات ارزشمندی در مورد آنچه مشتریان به دنبال آن هستند. چگونگی تغییر این نیازها بسته به نوع تعامل، می دهد. به عنوان مثال، شخصی که با یک چت بات در تعامل است. احتمالا چیزهای متفاوتی از پر کردن ایمیل یا تماس با بخش خدمات مشتری را درخواست خواهد کرد. این تفاوت های ظریف منجر به داده های پیشرفته تری می شود که می تواند برای کمک به سازمان ها در ارائه تجربه مشتری حتی بهتر تجزیه و تحلیل شود.
با ادامه تکامل بازاریابی، سازمان ها در حال درک نیاز به گزارش دهی بهتر داده ها هستند. کلیه فعالیت های بازاریابی آنلاین و آفلاین را در بر می گیرد. در حالی که داده های خاص در مورد هر استراتژی برای درک این بخش از بازاریابی کلیدی است. اندازه گیری بازاریابی یکپارچه (UMM) روش خوبی برای دستیابی به یک دید کلی درباره عملکرد کلیه بازاریابی از طریق یک پایگاه داده تجزیه و تحلیل است. UMM داده های مختلف دستگاه ها، کمپین ها و نقاط تماس را برای بررسی تعاملات سطح شخص و روندهای سطح بالا جمع آوری و عادی می کند. نشان می دهند که چگونه این ها برای تاثیرگذاری در سفر خریدار با هم کار می کنند.
UMM روش خوبی برای بازاریابان برای تقسیم پیشرفت و نتایج به تیم اجرایی است. حتی مهم تر، UMM به بازاریابان اجازه می دهد تا داده های مربوط به فعالیت های مختلف را تجزیه و تحلیل کنند. اطلاعات عملی و مراحل بعدی را تعیین کنند و به اهداف خود یا رسیدن به اهداف شرکت ادامه دهند.
ما در مقاله زیر به اینکه گیمیفیکیشن چیست و تاثیرات آن بر تجارت الکترونیک پرداختیم. پیشنهاد می کنیم حتما این مقاله را مطالعه نمایید. به هیچ وجه آن را از دست ندهید.
3- بینش های زمان واقعی (Right-Time Insights)
بینش به موقع شامل پیش بینی رفتار یا پاسخ مشتری نسبت به اقدام خاصی است که از طریق خدمات مشتری یا در طی روند نامزدی انجام شده است. یک استفاده مهم از بینش در موقع بازاریابی ، انجام دوره های صحیح کمپین ها براساس نحوه واکنش مصرف کنندگان به تبلیغات یا درگیر شدن با آن ها است.
برای این منظور، تیم های بازاریابی به یک نرم افزار تجزیه و تحلیل بازاریابی نیاز دارند. که بتواند داده های جمع آوری شده از کمپین ها را به محض اجرای سریع پردازش کند. به عنوان مثال: بیایید بگوییم یک تیم بازاریابی در اینستاگرام با محتوای بومی یک کمپین را اجرا می کند، اما جذب مخاطبان هدف آن ها نیست.
از نظر تاریخی، بازاریابان نمی دانستند که تعاملات تا پایان کار کاهش یافته است. به این معنی که آن ها پول خود را برای محتوایی که تبدیل نمی شود هدر می دهند. با این وجود هوش بازاریابی در زمان مناسب، بازاریابان را از عملکرد کم این کمپین آگاه می کند. به آن ها نشان می دهد که از خلاقیت هایی که متناسب با جمعیت شناختی مورد نظرشان است استفاده نمی کنند. دریافت این اطلاعات در زمان واقعی به آن ها امکان می دهد کمپین را در حین اجرا به روز کرده و به ROI بهتر دست یابند.
بینش های زمان واقعی همچنین داده های زنده جمع آوری شده از طریق رسانه های اجتماعی را در خود قرار داده اند. با استفاده از گوش دادن اجتماعی و نظارت بر شهرت برند برای تعیین اینکه مخاطب مورد نظر در مورد چه چیزی صحبت می کند. می تواند به بازاریابان کمک کند تا نیازهای خود را درک کرده و متناسب با آن ها پاسخ دهند
دیدگاهتان را بنویسید