بیوگرافی لئو برنت، نابغه تبلیغات
هر صنعتی یک خالق دارد. در این مقاله از رایانیتا قرار است که با بیوگرافی لئو برنت، نابغه تبلیغات آشنا شویم. کسی که شرکت معروف برنت را به وجود آورد. همیشه سخت کار می کرد و به دنبال موفقیت بود. برنت کسی بود که کمپین های تبلیغاتی معروفی را به وجود آورد. با تبلیغ های خلاقانه اش توانسته بود که فروش شرکت های در ارتباط با خودش را بالا ببرد. پس در ادامه نیز با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا با زندگی کامل لئو برنت آشنا شوید.
لئو برنت کیست؟
او کسی است که هنوز هم به عنوان یک استاد راهنما تبلیغات بزرگ در صنعت مورد احترام است. لئو برنت، یکی از مجریان تبلیغات معروف بود. او شرکت لئو برنت را تأسیس کرده است. برنت کمپین های تبلیغاتی معروفی مثل جولای سبز غول پیکر، مرد مارلبورو، توکان سام، چارلی تن ماهی، موریس گربه، Pillsbury Doughboy ، 7up Spot و تونی ببر را ایجاد کرد.
برای اینکه شما بتوانید محصولات تان را به مردم معرفی کنید نیاز است که یک سایت برای معرفی داشته باشید. اگر می خواهید برای کسب و کارتان سایتی را طراحی کنید، ما می توانیم به شما کمک کنیم. مطمئن باشید که بهترین سایت با بهترین کیفیت را خواهید داشت. بدین منظور کافی است که به صفحه سفارش طراحی سایت رایانیتا سری بزنید.
اولین کارهای لئو برنت
روزنامه نگاری را در دانشگاه میشیگان فرا گرفت و سپس کار خودش را در یک روزنامه بدون توصیف با قیمت 18 دلار در هفته آغاز کرد. رویاهای بزرگ او باعث این شد که پس از کار در دو شرکت خودروسازی و دو آژانس تبلیغاتی، دفتر کار خودش را در اواسط رکود بزرگ در شیکاگو افتتاح کند.
کار در سال های ابتدایی سخت بود. به مرور زمان ورق برگشت و این سبک کاری متفاوت برنت بود که پیروز میدان و محبوب مردم شد. برنت همیشه دوست داشت که جذابیت ذاتی محصول را به مردم ارائه کند. همین امر باعث این شد که در سال های بعد شرکتش به عنوان مدرسه تبلیغات شیکاگو تغییر نام دهد. خانه های بزرگ و معروف تبلیغاتی در شهر نیویورک بر اصل پیشرفت و تکنیک توجه داشتند. برنت با این دیدگاه مخالف بود و در مورد همسانی صحبت می کرد. آرام آرام این دیدگاه برنت چهره تبلیغات در قرن بیستم ایالات متحده را تغییر داد.
آژانس کوچکی که لئو برنت با کمک هشت کارمند و یک حساب کاربری تاسیس کرد، هم اکنون به یک آژانس تبلیغاتی فعال جهانی تبدیل شده است. در این آژانس بیش از نه هزار کارمند در هشتاد و پنج دفتر خود کار می کنند.
دوران کودکی لئو برنت
لئو برنت در 21 اکتبر 1891 در سنت جانز میشیگان، ایالات متحده آمریکا متولد شد. پدر او نوبل برنت، یک فروشگاه کالاهای خشک داشت. مادرش نیز رز کلارک برنت بود. بیشتر دوران کودکی برنت در فروشگاه پدرش سپری شده است. او در آن جا کار می کرد و اولین درس های تبلیغاتی را از پدرش آموخته است. حتی زمانی که می خواست بنر و پوستر برای تبلیغ کار خودش طراحی کند، به پدرش نگاه می کرد. طولی نکشید که شروع به طراحی پوستر برای تیم فوتبال مدرسه کرد.
دوران نوجوانی لئو برنت
در دوران نوجوانی اعتماد به نفس خوبی نداشت و به معنای واقعی معتقد بود که به اندازه بسیاری از پسران دیگر باهوش نیست. البته معتقد بود که اگر واقعا سخت کار کند ممکن است آدم متوسطی شود. همین جمله نیز شاهد بر بی اعتماد بودن نسبت به خودش است.
علاوه بر طراحی پوستر، به روزنامه نگاری نیز علاقه مند شده بود. زمانی که مشغول به تحصیل در دوران دبیرستان بود، تابستان ها به عنوان خبرنگار در چندین روزنامه هفتگی آن منطقه کار می کرد. بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه، وارد حوزه تدریس شد. برنت تدریس را در مدرسه یک اتاق دهکده در سنت جان (St. Johns) آغاز کرد. بعدها شغل خود را رها کرد و در دانشگاه میشیگان روزنامه نگاری کرد.
در طول سال های تحصیل، برنت به عنوان سردبیر شبانه در “میشیگان دیلی” و در طول روز ایجاد کارت های نمایش برای یک فروشگاه بزرگ کار می کرد. در سال 1914، لئو برنت لیسانس روزنامه نگاری خود را از دانشگاه میشیگان دریافت کرد.
زندگی جدید لئو برنت
تا به این جا با بخشی از بیوگرافی لئو برنت، نابغه تبلیغات آشنا شدیم. در سال 1918، لئو برنت، در حالی که در کادیلاک کار می کرد، با نائومی گدز ازدواج کرد. او به عنوان صندوقدار یک رستوران کوچک در نزدیکی دفتر کار او بود. آن ها در این رستوران با یکدیگر دیدار می کردند. پیتر، جوزف و فیبی، سه فرزند آن ها بودند.
از اواسط دهه 1960، برنت از بیماری های مختلف رنج می برد و شروع به ترک بیشتر مسئولیت های خود کرد. در نهایت سال 1967 بازنشسته شد. اما حداقل دو بار در هفته به دفترش می رفت.
در 7 ژوئن 1971، برنت در دفتر حضور یافت و به کارمندان خود گفت که کار خود را قطع خواهد کرد. همان شب دچار حمله قلبی شد و در مزرعه خانوادگی خود در دریاچه Zurich ایلینوی پس از 79 سال زندگی درگذشت.
روزهای ابتدایی کار لئو برنت
لئو برنت کار خود را به عنوان خبرنگار پلیس در “Peoria Journal Star” در Peoria، ایلینوی آغاز کرد. با این وجود، او آرزوی بزرگی داشت و آرزو داشت ناشر روزنامه های معروفی مانند “نیویورک تایمز” شود. او همچنین فهمید که اگر به تبلیغ بپردازد می تواند پول زیادی نیز بدست بیاورد.
با این حال ، او به کار در “Peoria Journal Star” ادامه می داد، و اخبار جنایی شهر را با پرداخت 18 دلار در هفته پوشش می داد. سپس در سال 1915، او یک ستون دو هفته ای در روزنامه را داشت. عنوان آن هم، “حق تقدم، ستونی در مورد راه آهن و کسانی که آن ها را اداره می کنند”، بود که به مدت سه ماه اجرا شد. با این حال، این مرد جوان اصلا راضی نبود چون می دانست که این ماشین است که آینده آمریکا است نه راه آهن.
شرکت لئو برنت
برنت به دنبال سرمایه بود. او خانه خود را فروخت، بیمه نامه های خود را گرفت، و وام های زیادی از بانک ها دریافت کرد. سرانجام با در اختیار داشتن 50 هزار دلار سرمایه در 5 آگوست 1935 در شرکت جدید خود، Leo Burnett Company، Inc را در یک مجموعه در خانه پالمر، شیکاگو افتتاح کرد. این کار پر از ریسک بود به خصوص به این دلیل که شیکاگو از مرکز صنعت تبلیغات فاصله زیادی داشت. در طول چند سال اول، این شرکت سالانه فقط حدود 1،000،000 دلار صورت حساب پرداخت کرد.
هنگامی که برنت شرکت خود را افتتاح کرد، همیشه یک کاسه سیب را روی میز پذیرایی نگه می داشت. مردم می خندیدند و می گفتند که او به زودی در خیابان سیب می فروشد. با این حال، این شرکت زنده مانده است و دفاتر آن در سراسر جهان هنوز یک کاسه سیب را روی میز پذیرایی خود نگهداری می کنند. اکنون این کار به نمادی از مهمان نوازی لئو برنت تبدیل شده است.
برای کسب و کار بعضی از افراد از شتاب دهنده ها و روش سرمایه گداری خطر پذیر استفاده می کنند. جالب است بدانید که این دو مورد با همدگیر فرق دارند. برای آشنایی با تفاوت های این دو مورد، پیشنهاد می کنم که مطلب زیر را مطالعه کنید.
سخن پایانی
بعد از مطالعه بیوگرافی لئو برنت، نابغه تبلیغات متوجه شدیم که او کسی بود که رویای تبلیغات را همیشه در ذهن داشته است. با تلاش و کوشش بسیار به موفقیت رسید و هیچ گاه خسته نشد. بیش از یک آژانس تبلیغاتی موفق، لئو برنت میراث شخصی از خود به جای گذاشته بود که جنبه های تجاری و خلاقیت وی را در بر می گیرد. او می گفت: “به ستاره ها نزدیک شو؛ ممکن است یکی به دست نیاوری، اما با یک مشت گل و لای هم روبرو نمی شوی”. این جمله همچنان شعار شرکت است. او کسی بود که کارهای مختلفی را تجربه کرد اما هیچ کدامشان او را راضی نکردند و او فقط به دنبال رسیدن به هدفش بود. بیاییم مثل لئو برنت به سراغ اهداف و آرزوهایمان برویم نه کاری که اصلا دوستش نداریم و مجبور باشیم آن را تحمل کنیم! آینده از آن شماست :))
درباره فائزه طاهری
فائزه طاهری هستم. همیشه علاقه مند به نوشتن؛ نوشتن و نوشتن پیوسته! دانشجو مهندسی کامپیوتر. نویسندگی و عکاسی یا به عبارت دیگر تولید محتوای درجه یک، همیشه هدفم بوده و خواهد بود. انار محبوب ترین جز زندگی منه و رفیق هام منو دخترک انار صدا میکنن ^___^ برای رسیدن به هدف هام از هیچ تلاشی دریغ نمی کنم و معتقدم که باید تلاش کرد تا طلاش کرد و اینکه موفقیت به وقتش خودش رو نشونمون میده، مثل نور :)
سایر نوشته های فائزه طاهری
دیدگاهتان را بنویسید