تفاوت OKR و KPI
در این مقاله از رایانیتا می خواهیم به تفاوت OKR و KPI بپردازیم. امروزه اهمیت هدف گذاری چه برای سازمان ها و چه برای اشخاص قابل چشم پوشی نیست. درک تفاوت OKR و KPI می تواند کمک قابل توجه ای برای دست یابی به اهداف شخصی و سازمانی باشد. با کمی تفکر می توانید بفهمید که آيا به اهداف خود که مشخص کرده بودید رسیده اید؟ آيا برنامه هایی که برای دست یابی به اهدافتان داشتید با موفقیت انجام شدند؟ اگر جواب شما به این دو سوال خیر باشد. پیشنهاد می کنیم در ادامه مقاله تفاوت OKR و KPI با ما همراه باشید.
اگر اهل دنبال کردن اخبار روز کسب و کار و تکنولوژی روز دنیا هستید. به این دسته از اخبار علاقه دارید. پبشنهاد می کنیم بخش خبری رایانیتا را از دست ندهید. می توانید ما را در “رایانیوز” دنبال نمایید.
OKR چیست؟
قبل از این که به تفاوت میان OKR و KPI بپردازیم، بهتر است که با معنا و مفهوم کلی این دو عبارت آشنا شوید.
OKR مخفف عبارت Objectives and Key Results است. معنای این عبارت اهداف و نتایج کلیدی است. در واقع این عبارت معیاری برای سنجش دست یابی یک تیم یا سازمان به اهداف تعیین شده است. هرچند این عبارت در راستای تحقق اهداف فردی نیز قابل استفاده است. این اهداف معمولا توسط مدیران و یا مسئولان یک سازمان تهیه و تنظیم می شوند تا کل تیم سازمانی را در جهت انجام این وظایف یاری در مسیری تعین شده قرار دهند.
با استفاده از این معیار می توان مشخص کرد که یک سازمان یا تیم تا چه اندازه به اهداف تعیین شده دست یافته اند. در واقع OKR همیشه باید معیاری برای اندازه گیری تلقی شوند در غیر این صورت دست یابی به اهداف امکان پذیر نیست.
KPI چیست؟
در دهه 90-70 میلادی بحث عامل موفقیت حیاتی مطرح شد که باعث به وجود آمدن مفهوم KPI شد. KPI مخفف عبارت Key Performance Indicator است. این عبارت به معنای شاخص کلیدی عملکرد است.
همانند KPI، OKR نیز یک متغیر قابل اندازه گیری است که نشان میدهد یک شرکت، استارتاپ و هر استراتژی که در آن در نظر گرفته میشود. چقدر به اهداف کلیدی خود نزدیک شده است. اشتباهی که بسیاری از افراد و سازمانها در تعریف این مفهوم دارند، این است که به همه متریک های تعیین شده KPI میگویند. در حالی که باید بین شاخصهای کلیدی و غیرکلیدی تمایز قائل شد.
ایجاد و طراحی KPI های کیفی امکانپذیر است، اما توصیه نمیشود. به این دلیل که ساختار کیفی منجر به تفسیر سلیقهای اطلاعات و سردرگمی میشود. در صورتی که با نرم افزار kpi، آنها را به شکل کمی و قابل اندازهگیری تهیه کنید. افزودن مقدار کمی و ایجاد کردن شرایط مقایسه عملکرد برای هر چیزی که اندازهگیری میکنید، سادهتر میشود.
جیمز ران یکی از برترین سخنرانان موفقیت و رشد در دنیا: ” اندازهگیری همان چیزی است که منظور شما را به هدف تبدیل میکند. بدون آن، هر چه شما دارید یک آرزو است”
علت استفاده از OKR و KPI
شاید در ذهن شما هم این سوال به وجود آمده باشد، که چه لزومی دارد از OKR و KPI در سازمان و یا تیم خود برای پیشبرد اهداف استفاده کنیم؟ باید به شما بگوییم که تحقیقات ثابت کرده اند که هنگامی که یک سازمان از سیستم هدف گذاری استفاده می کند. راندمان و کارکرد تمام افراد سازمان بسیار بالاتر از حد معمول می شود. دلیل این امر وجود چهارچوب و قواعد خاصی است که این دو سیستم هدف گذاری با معیار های خود به وجود می آورند. همچنین با وجود چنین سیستم هایی می توان به راحتی تمام جزئیات موردنیاز را برای دست یابی به هدف سازمان را به دست آورد.
اهمیت کلی اندازه گیری
اصلا چرا باید اندازه گیری انجام شود؟ مگر نمی شود بدون اندازه گیری اهداف، دیگر فاکتور ها را اولویت قرار داد؟ در واقع کارشناسان توصیه میکنند، برای هر واحد تولیدی بین 3 تا 5 نتیجه کلیدی در نظر گرفته شود. اگر بیشتر از این مقدار در نظر بگیرید، اهداف خود و یا سازمان خود را پیچیده می کنید. با پیچیده شدن اهداف آن ها کمتر به یاد شما میمانند. بهتر است معیارها را طوری انتخاب کنید که هم مکمل هم باشند و هم در مقابل هم. برای مثال، اگر فقط میزان بازدید سایت را در نظر داشته باشید و به نرخ تبدیل توجه نداشته باشید. نشان دادهاید که فقط به فکر بازدید سایت بودهاید و تبدیل بازدید کننده به مشتری برای شما اهمیتی ندارد.
تفاوت های OKR و KPI
حالا که تا به اینجای مقاله با کلیت این دو عبارت آشنا شدید وقت آن رسیده است که به مقایسه ی آن ها بپردازیم:
تفاوت در هدف گذاری ها
۱) در OKR یک هدف اصلی کیفی تعیین میشود که هیچ عدد و رقمی برای آن وجود ندارد. برای مثال هنگامی که میخواهیم فروش را افزایش دهیم. برای فتح این هدف، چندین نتیجه کلیدی نوشته میشود که کمی هستند. برای مثال در “افزایش فروش”، یک نتیجه کلیدی میتواند افزایش بازدید سایت از 5 هزار بازدید به 10 هزار بازدید باشد. وقتی مجموع نتایج کلیدی محقق شود، سازمان به آن هدف اصلی خود رسیده است. اما در KPI برای شاخص موردنظر عدد تعیین می شود. که با میزان رسیدگی به اهداف موردنظر این اعداد تیک می خورند یا به اصطلاح به دست می آیند.
۲) اساس سیستم OKR تکیه بر هدف گذاری سریع است که در آن چندین هدف از هدفهای مهم سازمان در یک بازه زمانی مشخص تعیین میشود. معمولا برای OKR دو بازه زمانی کوتاه مدت (4 ماهه) و بلند مدت (1 ساله) در نظر میگیرند. در واقع با OKR اولویتهایی تعیین میشوند که سازمان باید بر آنها تمرکز کند. اما سایر کارها (غیر از اولولیتها) کارهای روزانه و همیشگی هستند که بر اساس KPI و طبق روال مشخصی انجام میشوند. اما در سیستم KPI بازه زمانی آنقدر اهمیت ندارد و بیشتر به رسیدن به اهداف تعیین شده مهم است تا زمان دست یابی به آن هدف.
تفاوت در شاخص ها
۱) KPI ها شما را قانع می کنند تا موارد بسیار مهم مثل شاخصهای کلیدی را از سایر موارد جدا کنید. برای مثال اگر شما 20 KPI داشته باشید، در واقع فقط تعدادی زیادی شاخص دارید. اما در OKR برای داشتن تسلط بیشتر به شرایط، نتایج کلیدی عملکرد را محدود می کنیم. برای مثال در نظر گرفتن 2 هدف با 6 نتیجه کلیدی یک نمونه از آن است.
۲) میتوانیم بگوییم KPI یک شاخص است، در حالی که OKR یک سیستم و چارچوب است. OKR زمانی استفاده میشود که KPI با مشکل مواجه شده است. همچنین زمانی که قصد داریم کار جدیدی انجام دهیم که قبلا در KPI نبوده اما در حال حاضر اولویت سازمان محسوب میشود.
OKR یا KPI
اندی کرستودینا یکی از اعضای تیم بزرگ Orbit Media: «یافتن شاخصهای کلیدی، مهمترین و سختترین کار است.چیزی که اکثر مردم در مورد شاخصهای محتوا درک نمیکنند، این است که هرچه یک معیار مشهودتر باشد، اهمیت کمتری دارد. آن دسته از شاخصها که کمتر قابل مشاهده هستند و یافتن آنها سخت است، از اهمیت بیشتری برخورداراند.»
احتمالا کمی سردرگم شده اید، که بالاخره کدام یک را برای خود و یا سازمان خود انتخاب کنید. با بررسی تفاوت OKR و KPI می خواهید که بهترین گزینه را انتخاب کنید. این که آیا باید از OKR استفاده کرد یا KPI، این به شما و آنچه می خواهید اندازه بگیرید بستگی دارد. برای مثال، برای ارزیابی و تحلیل پروژه های قدیمی، KPI گزینه بهتری است. اگربه پیشبرد اهداف در بازه ی طولانی مدت فکر می کنید یا به دنبال تغییر جهت کلی خود هستید. OKR ها می توانند انتخاب مناسبی باشند.
هر کسب و کار همیشه به دنبال جذب مشتری و کاربر بیشتر است. خوشبختانه برای انجام این کار روش های متنوع و زیادی وجود دارد. اما هزینه کسب مشتری چیست؟ چطور می توانیم آن را بهبود ببخشیم؟ پیشنهاد می کنیم مقاله زیر را حتما مطالعه نمایید.
سخن پایانی
با وجود بررسی های لازم برای درک تفاوت OKR و KPI شاید هنوز برای شما انتخاب میان این دو ساده نباشد. پیشنهاد می کنیم برای درک بهتر این دو مفهوم حتما هر دوی آن ها را در بازه های زمانی کوتاه تست کنید. با تست هر مسئله ای می توان به درک شخصی واحد و قابل استنادی از آن مسئله رسید. پس هیچ گاه از آزمایش و انجام روش های جدید هراس نداشته باشید. امیدوارم مقاله برای شما عزیزان مفید واقع شده باشد. خوشحال می شویم نظرات خود را با ما در میان بگذارید. موفق و شاد باشید!
درباره ایوب اخلج
تو کارم خیلی مصمم هستم و اگه بخوام کاریو انجام بدم همه تلاشمو میکنم تا در نهایت بهترین عملکرد رو داشته باشم، عاشق دنیای it هستم و هرچیزی که حس کنم میتونه برام مفید باشه رو شروع میکنم به یادگیری و همیشه خودم رو به روز نگه دارم و سعی میکنم به جای کلمه ی "نمیدونم" از کلمه ی "هنوز نمیدونم" استفاده کنم.
سایر نوشته های ایوب اخلج
دیدگاهتان را بنویسید